-
بازم
دوشنبه 24 آذرماه سال 1393 19:08
آدمایی که روانی ان و خودشونو میزنن خیلی از آدمهای نرمال که به دیگران آسیب میزنن بهترن!
-
اینو چون دوس دارم دوباره می ذارم
یکشنبه 4 اردیبهشتماه سال 1390 16:15
خندهی بیلب کی دیده؟ مهتاب ِ بیشب کی دیده؟ لب که نباشه خنده نیس پَر نباشه پرنده نیس . یه مردی بود حسینقلی چشاش سیا لُپاش گُلی غُصه و قرض و تب نداشت اما واسه خنده لب نداشت. ــ خندهی بیلب کی دیده؟ مهتاب ِ بیشب کی دیده؟ لب که نباشه خنده نیس پَر نباشه پرنده نیس . □ شبای دراز ِ بیسحر حسینقلی نِشِس پکر تو رختخوابش...
-
اح
سهشنبه 10 اسفندماه سال 1389 06:38
زهره خانم خودی نشون بده ،خسته شدیم ....
-
صلح به فروش میرسد...اما کیست که بخرد؟
سهشنبه 14 دیماه سال 1389 14:43
What do you mean, "I don't believe in God"? I talk to him every day. What do you mean, "I don't support your system"? I go to court when I have to. What do you mean, "I can't get to work on time"? I got nothing better to do And, what do you mean, "I don't pay my bills"? Why do...
-
وصایای امام طاهری
پنجشنبه 13 آبانماه سال 1389 11:44
جنازه منو بسوزونید و نذارید خوراک جونوارا بشم خاکسترشو تو شیشه بریزید و تو یه جعبه زیبا نگهداری کنید مبادا بر بادش بدید! مراسم نگیرید وگریه زاری هم نکنید از خوبیهایی که نداشتم تعریف نکنید ، من آدم پلیدی ام به اونایی که خوشحال می شن از ته دل تبریک بگید ، خرج اضافه هم نکنید وسایلمو بدین بره نگه ندارین یادتون باشه من...
-
بر پشت من از زمانه تو میاید
شنبه 24 مهرماه سال 1389 17:59
بر پشت من از زمانه تو میاید وز من همه کار نانکو میاید جان عزم رحیل کرد و گفتم بمرو گفتا چکنم خانه فرو میاید
-
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
شنبه 24 مهرماه سال 1389 17:23
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود نی نام زما و نینشان خواهد بود زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل زین پس چو نباشیم همان خواهد بود
-
از آمدنم نبود گردون را سود
شنبه 24 مهرماه سال 1389 17:18
از آمدنم نبود گردون را سود وز رفتن من جلال و جاهش نفزود وز هیچ کسی نیز دو گوشم نشنود کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود
-
بپرد روح من یک دم نپاید
چهارشنبه 12 خردادماه سال 1389 15:39
ز خاک من اگر گندم برآید از آن گر نان پزی مستی فزاید خمیر و نانبا دیوانه گردد تنورش بیت مستانه سراید اگر بر گور من آیی زیارت تو را خرپشته ام رقصان نماید میا بی دف به گور من برادر که در بزم خدا غمگین نشاید زنخ بربسته و در گور خفته دهان افیون و نقل یار خاید بدری زان کفن بر سینه بندی خراباتی ز جانت درگشاید ز هر سو بانگ...
-
به روز مرگ...
چهارشنبه 12 خردادماه سال 1389 15:37
به روز مرگ چو تابوت من روان باشد گمان مبر که مرا درد این جهان باشد برای من مگری و مگو دریغ دریغ به دوغ دیو درافتی دریغ آن باشد جنازه ام چو ببینی مگو فراق فراق مرا وصال و ملاقات آن زمان باشد مرا به گور سپاری مگو وداع وداع که گور پرده جمعیت جنان باشد فروشدن چو بدیدی برآمدن بنگر غروب شمس و قمر را چرا زبان باشد تو را غروب...
-
تاریخ بوعلی گو تنبیه بوالعلا
چهارشنبه 12 خردادماه سال 1389 15:27
رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن ترک من خراب شب گرد مبتلا کن ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن از من گریز تا تو هم در بلا نیفتی بگزین ره سلامت ترک ره بلا کن ماییم و آب دیده در کنج غم خزیده بر آب دیده ما صد جای آسیا کن خیره کشی است ما را دارد دلی چو خارا بکشد کسش نگوید تدبیر خونبها...
-
زهره..
جمعه 20 آذرماه سال 1388 19:16
روزها ازنبودنت می گذره وهر روز این روزها بیشتر برای من خالی تر می شه !
-
روز خوبی نیست
سهشنبه 19 آبانماه سال 1388 14:01
زهره خوبم ۲۶ ساله شدم بدون ٍ تو .کاش تو بودی یا کاش من پیش ٍ تو بودم !دوست دارم خواهرم
-
زهره
چهارشنبه 8 مهرماه سال 1388 00:07
دلتنگتم خواهرِ نازم!
-
این روزا
چهارشنبه 4 شهریورماه سال 1388 00:04
این روزها نه از سیاهی خوشم میاد نه از سفیدی.دلم خاکستری می خواد،مثل خاکستری جاده،مثل خاکستری یک راه بی تمام.می دونی!این روزها، لعنتی هستند و بدترین چیز اینه که حس کنی بهترین چیزهایی که در آینده تجربه خواهی کرد بازم تکراری هستند
-
از آسمان برگرد!
چهارشنبه 28 مردادماه سال 1388 11:33
زهـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــره خوبم نمی تونن یادتو ازم بگیرن ! حکمت!! آخرین بارو خوب یادمه که داشتی می رفتی ولی نمی دونستم که این رفتن دیگه برگشتن نداره سارافون نوک مدادی شلوار خاکستری شال خاکستری دو تا چمدون که یکی لباس بود و یکی کتاب وقتی دستت بودن مثل الاکلنک شده بودی...
-
زهــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــره
سهشنبه 6 مردادماه سال 1388 12:23
پارسال تولدت پیشت بودم ،امسالم پیشت بودم امسال با پارسال چقدر فرق داشت ،امسال تو یه سنگ 170 سانتی بودی.وپارسال یه دختر 168 سانتی!
-
خواهرم ...
جمعه 2 مردادماه سال 1388 15:41
شاعر نیستم زل زدم به آسمانی که می بارد و وقتی تنها باشی و شاعر هم نباشی توفیری ندارد صدایش با صدای شاش زل زدم به آسمانی که می بارد بسان شاعران که چشم انتظار ترانه ای چشم می دوزند و صدای باران برای شان توفیر دارد با صدای شاش
-
فروغ
جمعه 2 مردادماه سال 1388 15:40
بعد از تو ای هفت سالگی ای لحظه ی شگفت عزیمت بعد از تو هر چه رفت در انبوهی از جنون و جهالت رفت بعد از تو پنجره که رابطه ای بود سخت زنده و روشن میان ما و پرنده میان ما و نسیم شکست شکست شکست بعد از تو آن عروسک خاکی که هیچ چیز نمیگفت هیچ چیز به جز آب آب آب در آب غرق شد بعد از تو ما صدای زنجره ها را کشتیم و به صدای زنگ که...
-
نمی توانی آن را با خودت ببری
شنبه 20 تیرماه سال 1388 23:38
نمی توانی آن را با خودت ببری نمی توانی آن را با خودت ببری برای اینکه تو آن را نیاورده ای تا وقتی که در اینجا هستی می توانی از آن استفاده کنی اما وقتی که خواستی بروی حق نداری آن را با خودت ببری. آن ترانه را تو ننوشته ای فقط یاد گرفته ای که چطور آن را بخوانی شاید بتوانی کمی نور بتابانی اما نمی توانی یک روز آفتابی خلق...
-
بی تو میشه زنده بود،زندگی نمی شه کرد
چهارشنبه 17 تیرماه سال 1388 23:18
حالا تمام فلسفه و نوجوانی میشود خاطره ای تلخ و سیاه که فقط خودم عمق سیاهی اش را میفهمم! باورت میشود یک شبه دیواری بزرگ فرو ریخت ؟ فرو ریخت و من چه آسان شکستم
-
زهره ....
شنبه 13 تیرماه سال 1388 16:53
بارون میاد جر جر ... بارون میاد جرجر، گم شده راه بندر ساحل شب چه دوره، آبش سیاه و شوره آی خدا کشتی بفرست، آتیش بهشتی بفرست جادهی کهکشون کو، زهرهی آسمون کو چراغ زهره سرده، تو سیاها میگرده ای خدا روشنش کن،فانوس راه منش کن گم شده راه بندر، بارون میاد جرجر بارون میاد جرجر، رو گنبد و رو منبر لکلک پیر خسه، بالای منار...
-
روزهای بدون ِ زهره
جمعه 12 تیرماه سال 1388 21:49
از این نبودن بدم میاد ، از بودن ِ خودم بدم میاد ،از این در جریان بودن ِ زندگی بدم میاد !!! کاش زودتر به تو بپیوندم زهره
-
ستاره من !!
دوشنبه 8 تیرماه سال 1388 21:51
هر روز داره یک روز به روزهایی که ندیمت اضافه می شه هر روز باید بیشتر اینو بفهمم که دیگه نمی بینمت ،ستاره من زهره قشنگم خیلی زود خاموش شدی !!
-
زهره!!! ستارۀ من
دوشنبه 1 تیرماه سال 1388 18:51
از این به بعد روزهام رو باید بدون تو شروع کنم ستارۀ من ،ازم دور شدی .زهرۀ من دیگه نورتو نمی بینم ،صداتواز نمی شنوم بین من و تو یه آســـــــــــــمون فاصله افتاده ! نمی خوام بهم بگن خدا زهرتو رحمت کنه نمی خوام بهم تسلیت بگن ،زهره من خواهرکم می دونی که قبل از رفتنت چقدر برام عزیز بودی ایدیتو با ایدی خودم بالا میارم تا...
-
واییییییییییییییییی زهره!
چهارشنبه 13 خردادماه سال 1388 14:52
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 بی همگان به سر شود بیتو به سر نمیشود دیده عقل مست تو چرخه چرخ پست تو جان ز تو جوش میکند دل ز تو نوش میکند خمر من و خمار من باغ من و بهار من جاه و جلال من تویی ملکت و مال من تویی گاه سوی وفا روی گاه سوی جفا روی دل بنهند برکنی توبه کنند بشکنی بی تو اگر به سر شدی زیر جهان زبر شدی گر تو...
-
من و مردٌم!!
دوشنبه 4 خردادماه سال 1388 22:30
چند وقتیِ که هر جا می رم وبا هرکی حرف می زنم در مورد انتخابات من خنثی هستم پس برام فرقی نداره کی انتخاب می شه ،نه منتظر آزادی هستم که میرحسین موسوی با پارچه های سبزش قراره به ارمغان بیاره ،نه سهامِ عدالت دکتر ...نژاد تو جیبم می ره ،نه برام مهمه که ساسی مانکن هوادارِ کروبیِ ونه برام اهمیت داره که رضایی سیاهی لشکر ِ !...
-
یشنهاد صلح
جمعه 5 بهمنماه سال 1386 02:24
یشنهاد صلح فرمانده کلی به فرمانده گور گفت : آیا باید این جنگ احمقانه رو ادامه بدیم ؟ آخه کشتن و مردن حال و روزی برای آدم باقی نمی گذارد فرمانده گور گفت :حق با شما است . فرمانده گور به فرمانده کلی گفت : امروز می توانیم به کنار دریا برویم و تو راه چند تا بستنی هم بخوریم . فرمانده کلی گفت: فکر خوبی است . فرمانده کلی به...
-
شعر ... استاین
جمعه 23 آذرماه سال 1386 15:44
http://www.hadisystem.tk -------> http://www.hadisystem.tk -------> اگه آدم قد یه بند انگشت باشه , میتونه برای مدرسه رفتن سوار کرم بشه . یه قطره اشک مورچه میتونه استخر شنای آدم بشه . یه ریزه خورده نون میشه وفور نعمت و میتونه دست کم هفت روز آدم رو نگه داره بی منت , یه حشره کک براش یه هیولای ترسناک میشه اگه آدم قد یه...
-
شل بی
چهارشنبه 7 آذرماه سال 1386 14:42
اختراع موفق شدم، موفق شدم! حدس بزنین موفق به چه کاری شدم! یه چراغ اختراع کردم که پریزش به خورشید می خوره. خورشید خودش به قدر کافی پر نوره لامپ هم به کفایت قدرتمنده ولی، ای وای، فقط یه چیز کار رو خراب کرده ... سیم به اندازه کافی بلند نیست. چاشنی آسمون یه تیکه ای از آسمون کنده شده و از توی درز پشت بون افتاد درست توی آش...